تحلیل کسب و کار، فرآیندی برای تشخیص نیازهای کسب و کار است و برای مشکلات مختلف کسب و کار راه حلهایی پیدا و ارائه میکند. به بیان دیگر، تحلیل کسب و کار، شامل یک سری وظایف و تکنیکهاست که میان سهامداران و ذینفعان ارتباط ایجاد کرده و به آنها کمک میکند تا ساختارها، سیاستها و عملیاتهای مختلف سازمان را درک کنند. به این ترتیب آنها میتوانند برای رسیدن کسب و کار به اهداف خود، راه حلهایی ارائه دهند.
تحلیل کسب و کار بر روی نوآوریهای مختلف در سازمان انجام میشود. این نوآوریها ممکن است استراتژیک، تاکتیکی یا عملیاتی باشند. همچنین، ممکن است در محدوده یک پروژه یا در سراسر سازمان به اجرا گذاشته شود.
میتوانید از تحلیل کسب و کار برای درک وضعیت فعلی، مشخص کردن وضعیت آینده و همچنین تعیین فعالیتها و اقدامات لازم برای انتقال از وضعیت فعلی به وضعیت آیند استفاده کنید.
استاندارد تحلیل کسب و کار از چشم اندازهای مختلف قابل اجراست. راهنمای BABOK برخی از این چشم اندازها را توصیف کرده که عبارتند از چابکی سازمانی، هوش تجاری، فناوری اطلاعات، معماری کسب و کار و مدیریت فرآیند کسب و کار.
چرا تحلیل کسب و کار اهمیت دارد؟
در زیر تعدادی از دلایل مهم استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل کسب و کار ذکر شده است:
- به شما کمک میکند که با ساختار و پویایی شرکت خود آشنا شوید.
- به شما این امکان را میدهد که مشکلات موجود در سازمان خود را بشناسید.
- به شما این امکان را میدهد که پتانسیلهای بهبود دهنده را شناسایی کنید و راهحلهایی را جهتدستیابی به اهداف پیدا کنید.
- این مبحث به شما کمک میکند که نیاز به تغییرات را پیدا کرده و در مورد آن بحث کنید.
- در نهایت با استفاده از این روشها میتوانید ارزش ارائهشده توسط سازمان را برای سهامداران بالا ببرید.
تجزیه و تحلیل کسب و کار به این دلیل مهم است که سازمان بدینوسیله میتواند قدرت مالی خود را در بازار به دست آورد. در واقع با تجزیه و تحلیل تجارت، سازمان مهارتهای کسب و کار و تکنیکهای فنی را آموزش میبیند و آنها را تقویت میکند.
این مهارتها از روشهای برنامهریزیشده به دست میآیند که برای کارفرمایان بسیار جذاب هستند.
استاندارد BABOK:
استاندارد BABOK مخفف مجموعه دانش تجزیه و تحلیل کسب و کار است که توسط انستیتو تجزیه و تحلیل تجارت بینالمللی یا IIBA آمریکا توسعه داده شده است. این استاندارد در واقع چهارچوبی است که تجزیهوتحلیل کسب و کار را توصیف کرده و وظایف آن را عنوان میکند.
مهارتهای لازم برای یک تحلیلگر کسب و کار چیست؟
- مهارتهای ارتباط بین فردی و مشاوره
- مهارتهای ارتباط شفاهی و کتبی
- مهارت تفکر تحلیلی
- مهارتهای حل سئله
- آگاهی از ساختار کسب و کار
- مهارتهای سازمانی
- دقت بالا و توانایی تکمیل جزئیات
- توانایی تجزیه و تحلیل هزینهها
- توانایی مدل سازی فرآیندها
- توانایی درک شبکه، پایگاه داده و سایر تکنولوژیها
فرآیند تجزیه و تحلیل کسب و کار
چگونه میتوان تجارت و نیازهای آن را تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید موارد زیر را عنوان کرد:
1. تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری:
این بخش، مجموعهای از فعالیتهای قبل از پروژه را شامل میشود که منجر به انتخاب پروژه میگردد. این فعالیتها به حفظ معماری تجارت شما کمک میکند و شما را برای تصمیمگیری آماده میکند. به همین دلیل در تجزیه و تحلیل کسب و کار بسیار مفید است.
2. برنامهریزی و مدیریت نیازمندیها:
در این مرحله شما باید وظایف و منابعی که با برنامهریزی شما در ارتباط هستند را تعریف کنید. در واقع این مرحله به شما کمک میکند تا اطمینان حاصل کنید که فعالیتهای انجام شده مناسب پروژه هستند یا خیر.
3. استخراج نیازمندیها:
این مرحله شامل تحقیق و کشف نیازمندیها از کاربران، مشتریان و سهامداران است.
4. تجزیه و تحلیل نیازمندیها:
در این مرحله چگونگی نیاز سهامداران به تجزیه و تحلیل کسب و کار، ساختار و طراحی و اجرای راهحلها شرح داده شده است. تجزیه و تحلیل نیازمندیها به شما کمک میکند تا روشها و ابزارهای مورداستفاده برای دادههای خام را تعریف کنید.
5. ارتباطات موردنیاز:
این مرحله مجموعهای از فعالیتها جهت بیان خروجی تجزیه و تحلیل نیازمندیها است. علاوه بر این قبل از اجرای یک راهحل، باید مورد ارزیابی و تأیید قرار گیرد.
6. تکامل و اعتبار سنجی راهحلها:
در این مرحله مشخص میشود که راهحل شما میتواند اهداف را برآورده کند یا خیر.
همان طور که گفتیم، ایجاد تغییر در کسب و کار شما، با مشخص کردن نیازمندیها و پیشنهاد راهکارهایی که برای ذینفعان خلق ارزش کند، محقق میشود. این فرآیند به سازمان امکان میدهد تا نیازها و دلیل اصلی تغییر در سازمان را به طور واضح شرح داده و راهکارهایی را طراحی کند که ارزش آفرین باشند.