روش چابک (Agile) چیست؟
روش چابک (Agile) یک روش توسعه نرمافزار است که در دهه 1990 توسط گروهی از توسعهدهندگان نرمافزار در اطراف چارلز ویس (Jeff Sutherland) و کنت بک (Ken Schwaber) ایجاد شد. این روش به منظور پاسخگویی به تغییرات متنوع در محصولات نرمافزاری توسعه داده شده است و هدف آن بهینهسازی فرآیند توسعه نرمافزار و ارتقای کیفیت محصول نهایی است.
تلاشهای بسیاری در سالهای گذشته صورت گرفته است تا روشهایی برای بهبود کارایی فرآیند توسعه نرمافزار ارائه شود، اما روش چابک به دلیل ویژگیهای خاص خود، از سایر روشهای توسعه نرمافزار متمایز میشود.
اصول روش چابک (Agile)
روش چابک (Agile) بر اساس 12 اصل اصلی توسعه نرمافزار ارائه شده توسط مجموعهای از توسعهدهندگان نرمافزار به نام “منشور چابک” (Agile Manifesto) ایجاد شده است. این 12 اصل شامل موارد زیر میشود:
1- افراد و تعاملات بیش از فرآیندها و ابزار
2- نرمافزار قابل استفاده بیش از مستندات جامع
3- همکاری با مشتری بیش از تعقیب قرارداد
4- پاسخگویی به تغییرات بیش از اجرای یک برنامه ریزی جامع
5- همکاری فعال با مشتری و توسعه دهندگان بیش از تحلیل و طراحی جامع
6- ارائه نسخه های کوتاهمدت و کارایی برای افزودن ارزش به مشتری
7- تغییرات را به صورت مداوم پذیرفته و بر آن پاسخ دهید
8- بهترین راه برسیدن به هدف از طریق خودسازماندهی و تیمی
9- پایداری فرآیند توسعه در طولانی مدت بیش از فعالیتهای غیرضروری
10- توسعه سریع و پاسخ سریع به تغییرات
11- توسعه در قالب توام با مشتری
12- همکاری توسعه دهندگان و کارفرمایان برای ارائه راهکارهایی که باعث بهبود فرآیند توسعه نرمافزار شود
از آنجایی که روش چابک(Agile) بر اساس تغییرات و درک نیازهای مشتری ساخته شده است، تیمهای توسعه نرمافزار میتوانند با استفاده از اصول چابک، به بهترین شکل ممکن به نیازهای مشتری پاسخ دهند و برای توسعه نرمافزار به صورت پویا و انعطافپذیر روی برنامه خود کار کنند.
فرآیند توسعه نرمافزار در روش چابک (Agile)
فرآیند توسعه نرمافزار در روش چابک به صورت تکراری و بهبودپذیر انجام میشود. این فرآیند شامل مراحل زیر است:
1- تعریف نیازهای مشتری
2- برنامهریزی و تخصیص وظایف به تیم
3- طراحی و توسعه محصول نرمافزاری
4- آزمون و ارزیابی محصول نرمافزاری
5- ارائه نسخه نهایی محصول به مشتری
هر یک از این مراحل به صورت تکراری و بازخورد بین هر دو مرحله قبلی و بعدی انجام میشود. به عنوان مثال، پس از ارائه نسخه اولیه محصول به مشتری، بازخورد مشتری دریافت شده و محصول بهمنظور بهبود و تکمیل مجدداً به مرحله طراحی و توسعه برگردانده میشود.
این فرآیند تکراری به این دلیل انجام میشود که به دلیل تغییراتی که میتواند در نیازهای مشتریان ایجاد شود، باید همواره محصول نرمافزاری را بهروزرسانی کرد و بهبود داد.
از جمله مزایای این فرآیند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- توانایی ارائه نسخه اولیه سریع محصول به مشتریان
2- قابلیت تغییرات در نیازهای مشتری در هر مرحله از فرآیند توسعه نرمافزار
3- کاهش هزینه و زمان توسعه محصول نرمافزاری
4- بهبود کیفیت محصول نرمافزاری با دریافت بازخورد مشتری در هر مرحله
برای استفاده از روش چابک(Agile) در فرآیند توسعه نرمافزار، تیمهای توسعه نرمافزار باید به دانش و فنآوریهای موردنیاز برای اجرای این روش آشنا باشند. برای مثال، در روش چابک، از فرآیند تحلیل و طراحی سنتی استفاده نمیشود، بلکه از روشهای تحلیل و طراحی چابک مانند تحلیل پذیرفته شده (Accepted Requirements) و تحلیل سناریوهای کاربرد (User Story) استفاده میشود.
به علاوه، تیمهای توسعه نرمافزار باید با نرمافزارهای مدیریت پروژه چابک (Agile) آشنا باشند. نرمافزارهای مدیریت پروژه چابک مانند Jira و Trello به تیمهای توسعه نرمافزار کمک میکنند تا به صورت همزمان و در یک محیط مشترک کار کنند و هماهنگی بیشتری بین اعضای تیم ایجاد شود.
در نهایت، میتوان گفت که روش چابک به دلیل مزایای بسیاری که در فرآیند توسعه نرمافزار به ارمغان میآورد، به یکی از محبوبترین روشهای توسعه نرمافزار تبدیل شده است. با استفاده از این روش، تیمهای توسعه نرمافزار قادر خواهند بود محصولی با کیفیت و همراه با نیازهای مشتریان را در کمترین زمان ممکن ارائه دهند.
اگرچه روش چابک (Agile) در فرآیند توسعه نرمافزار مزایای بسیاری دارد، اما اگر به درستی اجرا نشود میتواند به مشکلاتی برای تیمهای توسعه نرمافزار منجر شود. برای مثال، اگر تیمهای توسعه نرمافزار نتوانند با دقت نیازهای مشتری را تحلیل کنند و در هر مرحله از فرآیند توسعه نرمافزار با مشکلات روبرو شوند، ممکن است تولید نرمافزاری با کیفیت پایین و با تأخیر انجام شود.
به طور کلی، روش چابک (Agile) در فرآیند توسعه نرمافزار یک روش موثر و کارآمد است که با توجه به تغییرات متنوع در نیازهای مشتریان، امکان توسعه نرمافزار با کیفیت و در کمترین زمان ممکن را فراهم میکند.
این روش برای تیمهای توسعه نرمافزاری که در یک محیط پویا و تغییرات زیاد فعالیت میکنند، بسیار مناسب است و میتواند بهبود قابل توجهی در فرآیند توسعه نرمافزار به ارمغان بیاورد.