2-کاربرد هوش تجاری در کنترل پروژه (شاخص ها)

شاخص های مهم در مدیریت پروژه :

 

مدیریت ارزش کسب شده ((EVM  ))

مدیریت ارزش کسب شده روشی است که به منظور اندازه گیری و ارزیابی عملکرد و پیشرفت واقعی پروژه طبق کار انجام شده، زمان، هزینه های صرف شده مورد استفاده قرار میگیرد.

شاخص ها تعریف ها
CPI شاخص پیشرفت هزینه ای
CV شاخص انحراف هزینه
PV مقداری از هزینه و زمان که در برنامه ریزی پروژه تعیین شده
EV مقدار هزینه و زمانی است که قرار بود تا به آن لحظه برای پروژه  انجام شود
AC میزان هزینه ای که تا آن لحظه برای پروژه صرف شده
BAC مقدار بودجه برنامه ریزی شده برای پروژه
EAC تخمین هزینه ها تا اتمام پروژه

شاخص های ارزیابی عملکرد زمانی  :

این شاخص ها عملکرد اجرایی پروژه را از نظر  زمانی با برنامه زمانبمندی مصوب یا برنامه خط مبنای پروژه ((schedule baseline)) مقایسه میکنند.

شاخص ها تعریف
SPI شاخص عملکرد زمانبندی پروژه
SV انحراف در زمانبندی پروژه

مفهوم  تاخیر برنامه ریزی شده ((Lag)) :

هرگاه یک فعالیت نتواند، بلافاصله بعد از فعالیت پیش نیاز خود آغاز شود از  lagاستفاده می شود. در واقع هرگاه بین فعالیت ماقبل آغاز یک فعالیت تاخیری وجود داشته باشد از lag استفاده میکنیم. به طور مثال در پروژه های ساختمانی سفت شدن یا گیرش بتن بصورت یک lag در پروژه نشان داده میشود.

مفهوم تعجیل برنامه ریزی ((laed)):

هرگاه یک فعالیت بتواند پیش از فعالیت پیش نیاز خود آغاز شود، این مقدار را با leadنشان داده می شود . به بیانی دیگر lead یک تاسریع برنامه ریزی شده است. به طور مثال عملیات قالب بندی فوندانسیون منوط به انجام آرموتور بندی می باشند اما در واقعیت پس از انجام فعالیت آرموتور بندی برای بخشی از فونداسیون، فعالیت قالب برای بخش ابتدایی فونداسیون که آرموتور بندی شده انجام می شود.

فرآیند های پروژه:

نقاط قوت کنترل پروژه در رویکرد های داده محور و توجه به جزئیات در آن داده ها نهفته است. یک مدیر پروژه علاوه بر اینکه میخواهد از ایجاد هزینه اضافی خبردار شود بلکه میخواهد از دلایل، اعداد و ارقام دقیق و راه حل رفع این مشکل باخبر باشد.

  • برنامه ریزی پروژه:

برنامه‌ریزی یکی از مراحل مهمی است که در آن کنترل‌کننده‌ها و مدیران پروژه با هم کار می‌کنند. برنامه ریزی در ایجاد طرح‌های پروژه، برنامه‌ها، ساختارهای شکست کار یا برآورد هزینه‌ها  به همه افراد، یک رویکرد برای ادامه پروژه می‌دهد.

  • بودجه بندی :

در فرآیند پروژه برای انجام هر فعالیت بودجه مشخصی تعیین شده است. ادغام فرآیند بودجه‌بندی در فعالیت‌های پروژه برای محاسبه دقیق هزینه‌ها و درک زمان و دلیل فراتر رفتن آن‌ها از حد برنامه‌ریزی‌شده، ضروری است. با بودجه‌بندی و اصلاح مرحله‌ای آن، یک مدل شفاف برای مدیران ارشد و اعضای تیم در دسترس خواهد بود تا بتوانند به عنوان یک معیار در طول پروژه از آن استفاده کنند و هزینه‌های مهم را قابل درک سازند.

  • مدیریت ریسک :

کنترل پروژه رویکردی دقیق برای مدیریت ریسک را فراهم می‌کند. با شناسایی پیشگیرانه ریسک‌ها، پایش مداوم ریسک و تهیه برنامه‌های پیش ‌بینی ‌شده برای رسیدگی به مسائل، کاهش تأثیر بر بودجه و برنامه امکان‌پذیر است. همچنین به جلوگیری از بروز برخی ریسک‌ها در آینده کمک می‌کند.

  • مدیریت تغیر:

وقتی یک پروژه از برآورد اولیه خود فاصله می‌گیرد، اغلب به دلیل اثر چندین عامل است که معمولاً مورد توجه قرار نمی‌گیرند. به همین دلیل مدیریت تغیر بسیار حیاتی است. با ردیابی تغییرات و درک تأثیر آن‌ها، ضمن پیگیری روند واضحی برای ارزیابی، تأیید و پاسخگویی پروژه‌ها می‌توانند در مسیر درست باقی بمانند.

  • پیش بینی:

با افزایش دقت برآورد، کارشناسان پروژه و مدیران پروژه می‌توانند بینش بیشتری در مورد عوامل محرکه فعلی هزینه‌ها و برنامه‌ها                                                                               کسب کنند. اندازه‌گیری پیشرفت، یک ورودی حیاتی برای فرایند پیش‌بینی است که به عنوان مقایسه‌ای در برابر هزینه‌های واقعی و متعهد به کار می‌رود و کارشناسان پروژه پروژه را قادر می‌سازد با استفاده از ترکیبی از روش‌ها و فرمول‌های استاندارد، پیش‌بینی را انجام دهند. به روزرسانی‌های منظم و به موقع با امکان پاسخ‌گویی سریع‌تر و اقدامات اصلاحی نسبت به زمان شروع یک پروژه، به کارشناسان پروژه کمک می‌کنند که تا پروژه مسیر درست را ادامه دهد.

  • مدیریت اجرایی:

تعریف و استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) برای نظارت بر سلامت پروژه و روند پیش‌بینی جهت انجام اقدامات اصلاحی بسیار مهم است. سازمان‌هایی که از اطلاعات عملکرد برای مدیریت پروژه‌ها استفاده می‌کنند، به میزان موفقیت ۶۸ درصدی دست می‌یابند؛ در حالی که برای پروژه‌هایی که از این داده‌ها استفاده نمی‌کنند، ۷ درصد موفقیت وجود دارد.

  • مدیریت پروژه:

مرحله شامل ایجاد فرایندها و سیستم‌هایی است که می‌توانند به اعضای تیم در برقراری ارتباط و همکاری با یکدیگر کمک کنند. هدف این است که به روزرسانی‌های وضعیت، ضبط زمان جلسات، آموزه‌ها و مدیریت گردش کار به طور یکپارچه انجام شود تا تیم‌ها به جای کارهای روزانه روی اجرای واقعی تمرکز کنند

·         تفاوت میان کنترل پروژه و مدیریت پروژه

هم‌پوشانی عملکرد بین این دو رشته در بعضی مواقع می‌تواند درک تمایز بین آن‌ها را دشوار کند. بسیاری از سازمان‌ها نقش کنترل‌کننده پروژه را به یکی از مدیران پروژه اختصاص می‌دهند و این موضوع را پیچیده‌تر می‌سازد. با این حال، تشخیص تفاوت
بین این دو مهم است تا نقش کنترل پروژه را کاملاً درک کنید.

مثلث طلایی پروژه:

 

ثلث مدیریت پروژه یا محدودیت سه‌گانه، الگویی است که توسط PMI (انجمن مدیریت پروژه) برای توصیف تعاملات بین محدوده پروژه (scope)، هزینه (cost) و زمان (time) یک پروژه ارائه شده است. این مثلث در مدیریت پروژه (Project management) سه عامل کلیدی کیفیت را نشان می‌دهد و بیان می‌کند که چگونه این سه عامل به هم وابسته‌ هستند.

 

 

 

 

پروژه‌ها